قدمت خودزندگینامهنویسی در ادبیات جهان به دست کم دوسیت سال گذشته بازمیگردد. نویسندگان، قصهنویسان، جستارنویسان، اهالی ادب، هنر، فرهنگ، سیاست و حتی مردم عادی یادداشتهای روزانه و شغلیشان را نوشتهاند که برخی از آنها جزو بهترین خودزندگینامهها قرار گرفتهاند.
در علم روایتشناسی، خودزندگینامه روایتی است دربارهی نویسنده و شخصیتی خاص که به شگل غیرداستانی روایت میشود. خودزندگینامه با خاطرات متفاوت است. این گونهی ادبی بر زندگی، سرگذشت و چگونگی گذران زندگی نویسنده متمرکز است اما خاطرات احساسات، عواطف و روزهای رفتهی نویسنده را مرور میکند. خودزندگینامه گونهای پرطرفدار در ادبیات غیرداستانی است. خوانندگان از آنها میآموزند، میخندند و گریه میکنند، شاد و غمگین میشوند. آموزش نصب افزونه ملاحظه فرمایید.
اگر از علاقهمندان این گونهادبی هستید و از خواندن سرگذشت سیاستمداران، فعالان سیاسی، نویسندگان، هنرمندان، فعالان اجتماعی و حتی افراد عادی لذت میبرید، این مطلب را بخوانید تا با ۹ خودزندگینامهای که باید بخوانید آشنا شوید.
نلسون ماندلا بزرگ است و ناماش در تاریح جهان به یادگار میماند. او که مبارزات سیاهان بر ضد رژیم آپارتاید و نژادپرست آفریقای جنوبی را رهبری میکرد و بیش از دو دهه در سلول انفرادی گذراند نه به خاطر قدمت زنداناش بلکه به دلیل آن که کینه را کنار گذاشت و زمینهی رساندن هموطنانش به رفاه و آسایش را فراهم کرد و ماندگار شد. راحتترین کار برای او این بود که مثل باقی مبارزان و رهبران پوپولیست نفرت بپراکند و حکومت کند. اما ماندلا که بعد از گاندی بزرگترین شخصیت سیاسی قرن بیستم لقب گرفته، در زندان تعمق کرد و مدارا، بخشش و مرهم را راه حل مشکلات دانست. چنین بود که کشورش را از ورطهی فقر، جهل، خونریزی، فساد و دیکتاتوری رها کرد و زمینهی آبادانیاش را فراهم کرد.
خودزندگینامهی او «راه طولانی به سوی آزادی» که یکی از بهترین خودزندگینامهها است نشان میدهد برای رسیدن به آزادی، پاسداشتاش و مقابله با خشونت باید تلاش کرد، ریاضت کشید و هزینه داد.
در بخشی از کتاب «راه طولانی به سوی آزادی» که با ترجمهی سیما رفیعی توسط نشر عطایی منتشر شده، میخوانیم:
«در طول آن سال های طولانی تنهایی بود که اشتیاق من به آزاد بودن مردمم، تبدیل به آرزوی آزادی برای همه ی مردم، سیاه و سفید، شد. من این نکته را بهتر از هر چیز دیگری می دانستم که درست همان گونه که ستمدیدگان باید آزاد شوند، ظالمان نیز باید آزاد گردند.»
2- راه میانی به سوی آزادی
نلسون ماندلا بزرگ است و ناماش در تاریح جهان به یادگار میماند. او که مبارزات سیاهان بر ضد رژیم آپارتاید و نژادپرست آفریقای جنوبی را رهبری میکرد و بیش از دو دهه در سلول انفرادی گذراند نه به خاطر قدمت زنداناش بلکه به دلیل آن که کینه را کنار گذاشت و زمینهی رساندن هموطنانش به رفاه و آسایش را فراهم کرد و ماندگار شد. راحتترین کار برای او این بود که مثل باقی مبارزان و رهبران پوپولیست نفرت بپراکند و حکومت کند. اما ماندلا که بعد از گاندی بزرگترین شخصیت سیاسی قرن بیستم لقب گرفته، در زندان تعمق کرد و مدارا، بخشش و مرهم را راه حل مشکلات دانست. چنین بود که کشورش را از ورطهی فقر، جهل، خونریزی، فساد و دیکتاتوری رها کرد و زمینهی آبادانیاش را فراهم کرد.
3- راه کوتاهی به سوی آزادی
نلسون ماندلا بزرگ است و ناماش در تاریح جهان به یادگار میماند. او که مبارزات سیاهان بر ضد رژیم آپارتاید و نژادپرست آفریقای جنوبی را رهبری میکرد و بیش از دو دهه در سلول انفرادی گذراند نه به خاطر قدمت زنداناش بلکه به دلیل آن که کینه را کنار گذاشت و زمینهی رساندن هموطنانش به رفاه و آسایش را فراهم کرد و ماندگار شد. راحتترین کار برای او این بود که مثل باقی مبارزان و رهبران پوپولیست نفرت بپراکند و حکومت کند. اما ماندلا که بعد از گاندی بزرگترین شخصیت سیاسی قرن بیستم لقب گرفته، در زندان تعمق کرد و مدارا، بخشش و مرهم را راه حل مشکلات دانست. چنین بود که کشورش را از ورطهی فقر، جهل، خونریزی، فساد و دیکتاتوری رها کرد و زمینهی آبادانیاش را فراهم کرد.
2 Responses
تالبابل
باشه